................
................
ویرایش توسط ela95 : 07-15-2015 در ساعت 04:29 PM
سلام دوست عزیز
عیدت رو بهت تبریک می گم
ببین اتفاقی که برات افتاد درسته در ظاهر ناگوار بوده اما در باطن درس هایی داشته که تو تونستی کم و بیش بهشون برسی و این خوبه. مثلا اینکه فهمیدی تو رابطه(که رابطه توصیه شده رابطه های به قصد ازدواج و زیر نظر والدین هر دو طرف هستش) هم کفو بودن بعضی از مسائل مثل وضع فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و ... مهمه! و اینکه فهمیدی دلایل بوجود اومدن اختلاف فقط قصور طرف مقابل نیست بلکه خودتم گاهی مقصر اصلی هستی!
توصیه نمی کنم که بری معذرت خواهی کنی و بگی پشیمونی، چون مجبوری امتیاز های زیادی به طرف مقابل بدی و طرف ناز کنه. جای ناز و نیاز برعکس میشه که به نفعت نخواهد بود.
دوست عزیز اینکه در انتخابت دچار تردید شدی نشون میده به بلوغ فکری و عاطفی رسیدی
ادامه مسئله اصلی در زندگی دوست داشتن شما و یا ایشون نیست ...
بلکه درست بودن انتخاب و راهیه که قراره ادامه بدید ...
شما از لحاظ شرایطی با هم اختلاف دارید و خودتون بهتر میدونید آیا پدر شما حاضر به قبول این شرایط هست یا خیر ؟
خود شما بهتر از هر کسی میدونید چه جوابی دریافت خواهید کرد به همین خاطر به فکر کردن و تجدید نظر افتادید
بهتره اگر میدونید برای ازدواج با مشکل رضایت خانواده روبرو میشید ، رابطه رو همینطور کات شده بذارید درسته به خاطر وابستگی ایجاد شده
جدایی سخت خواهد بود ولی اینطوری هر کدومتون تکلیفتون رو در زندگی میفهمید و بیهوده برای رابطه ای که میدونید چه جوابی بهش داده میشه وقت صرف نمیکنید
سلام. ممنون که جواب دادید بهم
سال نو شما هم مبارک. امیدوارم سال خوبی داشته باشید.
ولی از نظر اینکه میگید جای ناز و نیاز بر عکس میشه فکر نمیکنم اینجوری باشه. چون ما اون موقع باهم توافق کردیم که از هم جدا شیم. یعنی این طور نبوده که به خاطر اشتباهات من بوده باشه این جدایی یا دلیل خاص دیگه ای.
بیشترین دلیلی که باعث شد ما حرف از جدایی بزنیم دعواها و بحث های الکی ما بود که من الان این موضوع رو به خاطر بد بودن های خودم میدونم!!
ممنون بابت جواب...
راستش به نظرم الان مثل زمان پدر و مادرامون نیست که تمام تصمیم ازدواج رو بزرگترا بگیرن. خود دختر و پسر هم نقش بزرگی توی این تصمیم دارن.
و اینکه آقای ش اونقدر ایراد و مشکل نداره که بابام بیاد 100% مخالفت کنه.
من عقیده ام اینه که دوره ی بدی شده. دخترا و پسرا خیلی راحت بعد از ازدواج حرف از جدایی و طلاق میزنن. خیلی راحت بعد از ازدواج خیانت میکنن. و خوب من از این مسائل میترسم. و به مامانم میگم توی این شرایط کسی که واقعا دوستت داشته باشه یه نعمته.
و اینکه میگم خوب آدم برای رسیدن به هر چیزی باید تلاس کنه و سختی بکشه. گاهی باید خیلی مشکلات جنگید...
من نگرانیم اینه که چند سال دیگه حسرت این روزارو بخورم که چرا برای داشتن آقای ش هیچ تلاشی نکردم...
خب خوبه
اگه توافقی بوده پس پیشنهاد از سر گیری رابطه از جانب شما زیاد مشکل ساز نمیشه، شما تلاشت رو بکن تا سالها بعد پشیمون نباشی.
اما واسه ایجاد ارتباط دوباره هدف مناسب بزار تا نتایج قبلی تکرار نشه. خواستگاری بهترین هدفه، غیر این رابطه رو ادامه نده چون نتایج قبلی تکرار خواهد شد.
کمــــــــــک کنـــــــــــــــــــــــ ــید لطفا
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)